فیلم Who You Think I Am ماجرای زنیست که نقصهای جسمانی و روانی خود را در فضای مجازی ترمیم میکند. این فضا قابلیت آن را دارد که زنی میانسال که از شوهرش هم متمایز شده و با دو فرزندش هم رابطهای ندارد را بهعنوان یک دختر جوان و قشنگ شناسایی کند. کلر برای فرار از واقعیت با نام کلارا، به عالم مجازی پناه میبرد الی به عقدههای روانی خویش استجابت دهد. فیلمساز ضمن اینکه کوشش موفقی در راستای القای این فضای دوگانه (واقعیت خارج و واقعیت جهان مجازی) دارد، ولی در گذرگاه فیلمنامه خود بهخصوص در دسته میانی، از ایدههایی قابل پیشبینی بهره میبرد که منجر به خستگی بیننده میشود.
به عبارتی مخاطب این فیلم که نمونههای بسیاری را از این مدل قصه در ذهن دارد، طبیعتا در سال ۲۰۱۹ چشمداشت تماشای ایدههای جذابتر و پرداخت عمیقتری را نسبت به این روند دارد. انتظاری که به جز در چند صحنه، بیشتر برآورده نمیشود. ولی فیلم از امتیاز داشتن ژولیت بینوش برخوردار است که توانسته، رنج عمیقی که خلا آن در گذرگاه فیلمنامه حس میشود را به بازی درونی خود تزریق کند و استیصال و ترس یک زن را نسبت به از دست دادن زیباییاش به خوبی ذکر کند. فیلم Who You Think I Amدر مجموع ارزش یکبار دیدن را دارد. در پیوسته با تحلیل اغلب فیلم به اتفاق شوید.
فیلمساز ضمن اینکه کوشش موفقی در راستای القای این فضای دوگانه (واقعیت بیرون و حقیقت عالم مجازی) دارد، اما در گذرگاه فیلمنامه خویش بهخصوص در بخش میانی، از ایدههایی قابل پیشبینی سهم میبرد که منجر به خستگی مخاطب میشود
کلر زنی میانسال است، که بهتنهایی زندگی میکند. آموزگار ادبیات است و کلاس او جذابیت چندانی ندارد. تنها بیوگرافی نویسندگان را بازگو میکند. به کارگیری نورهای سرد و انتخاب رنگ آبی در طراحی صحنه او، در خدمت درونی اثر دادن این زن و غمیست که در هستی خویش حس میکند. دلایلش هم آنطور که به چشم میآید، تنهایی او و جدایی از شوهرش است. اینها را تقریبا در همان ده دقیقه ابتدایی دریافت میکنیم. با مردی جوانتر از خویش به نام لودویک بستگی دارد و این زمینهایست برای آشنایی با گرایش ها بعدی او. دربرابر یک دکتر روانشناس پیمان است ماجرای خود را برایمان تعریف کند.
دکتر کیست؟ زنی سالخورده که همانند کلر آن طراوت جوانی را ندارد. این دو احتمالاً بهتر حرف یکدیگر را بفهمند. رابطه لودویک و کلر از نوع قاب بندی فیلمساز در عقب ماشین، مشخص است که راه به جایی نمیببرد. ولی پافشاری او در فیلمنامه با نمایش صحنههای بعدی مانند تلفن زدن و بی محلی لودویک، بی مورد است. گره اصلی فیلم جاییست که او، در فیسبوک اکانت میسازد و سعی دارد با دوست لودویک یعنی آلکس ارتباط برپا کند. هرچند که بر راز میزان باور پذیر بودن این نکته که کلر به کلی با فضایی مثل فیسبوک اجنبی است یا اینستاگرام را نمیشناسد هم بحث است. اما فرض میگیریم که این منش این طور به ما معرفی میشود.
همانطور که گفتیم مشکل اصلی ما بر راز قابل پیشبینی بودن این مسیر است. اینکه احتمالا کلر به مرور با او چت میکند (فیلمساز نیز برای پرداخت جذابتر روند چتها تمهیدی به کار نبرده است و ما مدام مجبوریم لحظاتی طولانی شاهد روند چت کردنها باشیم) بعد کنجکاوی او را بر میانگیزد و وارد رابطه میشوند. حال یک ویژگی کلر آن است که از درستی خود میگریزد. فضای مجازی نیز این مسیر را بهتر در برگزیدن او میگذارد. عکس یک دختر جوان را بهجای عکس خود به آلکس پرتو میدهد. خب در پیوستگی چه انتظاری داریم؟ مسلم است که قطعا پیشبینی میکنیم در نقطهای که این دو تن بخواهند با هم ملاقات کنند، چالش اصلی خود را اثر میدهد.
قسمت اول فیلم هزارپا در شبکه نمایش خانگی منتشر شد...
ما را در سایت قسمت اول فیلم هزارپا در شبکه نمایش خانگی منتشر شد دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mohodi بازدید : 329 تاريخ : يکشنبه 18 اسفند 1398 ساعت: 6:26